سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یه شعر از مریم حیدر زاده - فرار از وطن - - - - - - - - - - شده عشق من
 RSS  :: خانه :: ارتباط با من :: پروفایل :: پارسی بلاگ
جستجو:
هرکس بسیار به درس و مباحثه علم بپردازد، آنچه را فرا گرفته از یاد نبرد و آنچه را ندانسته فرا گیرد . [امام علی علیه السلام]
  • موضوعات وبلاگ

  • تعداد بازدیدهای وبلاگ
  • - کل بازدیدها: 16667 بازدید
    - امروز: 10 بازدید

  • درباره من
  • یه شعر از مریم حیدر زاده - فرار از وطن - - - - - - - - - - شده عشق من
    مهدی
    مهدی ابراهیمی متولد 22/2/1368 صادره ازکرج طراح وبلاگ عاشق فرار از وطن شماره تلفن : 4710049-0261

  • لوگوی وبلاگ
  • یه شعر از مریم حیدر زاده - فرار از وطن - - - - - - - - - - شده عشق من

  • دوستان من







  • اشتراک
  •  

  • اوقات شرعی

  • آرشیو مطالب
  • تابستان 1385

  • موسیقی وبلاگ

  • وضعیت من در یاهو
  • یــــاهـو

    ? یه شعر از مریم حیدر زاده
  • مهدی سه شنبه 85/5/24 ساعت 11:46 عصر
  • تو مثل راز پاییزی و من رنگ زمستانم
    چگونه دل اسیرت شد قسم به شب نمی دانم
    تو مثل شمعدانی ها پر از رازی و زیبایی
    و من در پیش چشمان تو مشتی خاک گلدانم
    تو دریای ترینی آبی و آرام و بی پایان
    و من موج گرفتاری اسیر دست طوفانم
    تو مثل آسمانی مهربان و آبی و شفاف
    و من در آرزوی قطره های پاک بارانم
    نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته
    به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم
    تو دنیای منی بی انتها و ساکت و سرشار
    و من تنها در این دنیای دور از غصه مهمانم
    تو مثل مرز احساسی قشنگ و دور و نامعلوم
    و من در حسرت دیدار چشمت رو به پایانم
    تو مثل مرهمی بر بال بی جان کبوتر
    و من هم یککبوتر تشنه باران درمانم
    بمان امشب کنار لحظه های بی قرار من
    ببین با تو چه رویایی ست رنگ شوق چشمانم
    شبی یک شاخه نیلوفر به دست آبیت دادم
    هنوز از عطر دستانت پر از شوق است دستانم
    تو فکر خواب گلهایی که یک شب باد ویران کرد
    و من خواب ترا می بینم و لبخند پنهانم
     تو مثل لحظه ای هستی که باران تازه می گیرد
    و من مرغی که از عشقت فقط بی تاب و حیرانم
    تو می آیی و من گل می دهم در سایه چشمت
    و بعد از تو منم با غصه های قلب سوزانم
    تو مثل چشمه اشکی که از یک ابر می بارد
     و من تنها ترین نیلوفر رو به گلستانم
    شبست و نغمه مهتاب و مرغان سفر کرده
    و شاید یک مه کمرنگ از شعری که می خوانم
    تمام آرزوهایم زمانی سبز میگردد
    که تو یک شب بگویی دوستم داری تو می دانم
    غروب آخر شعرم پر از آرامش دریاست
    و من امشب قسم خوردم تر ا هرگز نرنجانم
    به جان هر چه عاشق توی این دنیای پر غوغاست
    قدم بگذار روی کوچه های قلب ویرانم
    بدون تو شبی تنها و بی فانوس خواهم مرد
    دعا کن بعد دیدار تو باشد وقت پایانم


    اگه نظر بدین انرژی می گیرم ( )

    Desigened By Parsiblog.com


    سفارش تبلیغ
    صبا ویژن
    سفارش تبلیغ
    صبا ویژن
    103/2/29
    سفارش تبلیغ
    صبا ویژن
    یه شعر از مریم حیدر زاده - فرار از وطن - - - - - - - - - - شده عشق من
    سفارش تبلیغ
    صبا ویژن
    یه شعر از مریم حیدر زاده - فرار از وطن - - - - - - - - - - شده عشق من
    سفارش تبلیغ
    صبا ویژن

    www.Tarfandestan.com

    salam irani

    سفارش تبلیغ
    صبا ویژن
    سفارش تبلیغ
    صبا ویژن






    Powered by WebGozar

    سفارش تبلیغ
    صبا ویژن